کد مطلب:154113 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:117

جابر و زیارت کربلا در اربعین
عطیه عوفی كه از رواة حدیث است نقل می كند كه: با جابر بن عبدالله انصاری به قصد زیارت قبر حسین خارج شدیم چون به كربلا رسیدیم روز بیستم ماه صفر بود، جابر نزدیك فرات رفت و غسل كرد و با سعد خود را معطر گردانید و به جانب قبر روان شد و قدمی برنمی داشت مگر با ذكر خدا، چون در كنار قبر رسیدیم گفت: دست مرا بر قبر بگذار، همین كه دستش به قبر رسید سه بار گفت: الله اكبر، الله اكبر، الله اكبر. و بیهوش شد و روی قبر افتاد. آب به صورتش پاشیدم تا بهوش آمد، سه بار گفت: یا حسین! یا حسین! یا حسین! سپس گفت: حبیب لا یجیب حبیبه. «آیا دوست جواب دوستش را نمی دهد؟» آنگاه


گفت: چگونه می توانی جواب دهی در حالی كه میان سر و بدنت فرسنگها جدائی افتاده، شهادت می دهم كه تو پسر خاتم النبیین و فرزند سرور مؤمنان و هم سوگند تقوائی، خامس اصحاب كساء و فرزند فاطمه زهرا سیده زنان، چرا چنین نباشی در حالی كه از انگشتان رسول خدا تغذیه شدی و در دامن متقین پرورش یافتی و از پستان ایمان شیر خوردی و با اسلام از شیر بریدی، زندگی سعادتمند و مرگ شرافتمندانه داشتی، آنگاه زیارتی خواند كه به جهت اختصار از ذكر آن صرفنظر می كنیم سپس فرمود: گواهی می دهم به راهی رفتی كه برادرت یحیی بن زكریا به آن راه رفت، سپس زیارت سایر شهدا سلام الله علیهم اجمعین را بجا آورد و بعد فرمود: قسم به آن كسی كه محمد را به پیامبری برانگیخت با شما در كاری كه انجام دادید شریكیم.

عطیه گفت: چگونه با آنها شریكیم در حالی كه كوهی را بالا نرفتیم و به هیچ وادی فرود نیامدیم و شمشیری نزدیم؟ در حالی كه این جماعت میان سر و بدنشان جدائی افتاده و همسرانشان بیوه شدند و فرزندانشان یتیم گردیدند جابر فرمود: از حبیبم رسول خدا شنیدم كه فرمود: من احب قوما كان معهم و من احب عمل قوم اشرك فی عملهم و الذی بعث محمدا بالحق نبیا ان نیتی و نیة - اصحابی علی ما مضی علیه الحسین و اصحابه. «یعنی كسی كه قومی را دوست بدارد با آنها محشور می شود و هر كه عمل قومی را دوست بدارد در اجر با آنها شریك است قسم به آن كه محمد را به پیامبری مبعوث گردانید نیت من و یارانم بر آن چیزی است كه حسین و اصحابش انجام دادند [1]



[1] مقتل مقرم ص 455 - بحار ج 101 ص 329 نفس المهموم ص 543.

اربعين:

در ميان همه قبايل و امم بشري رسم است كه از اموات خودشان تجليل مي كنند و براي آنكه فراموش نشوند در ايامي خاص يادش را تجديد و گرامي مي دارند، مخصوصا چهل روز پس از درگذشتش مراسم خاصي را به اجراء درمي آورند، و در اسلام هم اين معني عنايت شده است چنانكه در روايتي از حضرت امام حسن عسكري عليه السلام آمده است: علامات المؤمن خمس: صلاة احدي و خمسين، و زيارة الاربعين، و الجهر ببسم الله الرحمن الرحيم، و النختم باليمين، و تعفير الجبين. «علامات مؤمن پنج چيز است: پنجاه و يك ركعت نماز در شبانه روز (17 ركعت واجب و سي و چهار ركعت نافله) و زيارة روز چهلم، و بلند گفتن بسم الله الرحمان الرحيم در نمازها و انگشتر در دست راست نهادن و در سجده پيشاني را به خاك ماليدن.

اين روايت مطلق است و شامل زيارت همه مؤمنين مي شود، چنانكه ابوذر غفاري و ابن عباس نيز از رسول خدا (ص) روايت كرده اند كه فرمود: ان الارض لتبكي علي المؤمن اربعين صباحا. «يعني زمين چهل روز بر مؤمن مي گريد».

ليكن در روايات بيشمار ديگري درباره حضرت حسين عليه السلام تأكيد خاصي شده است، چنانكه زرارة از امام صادق (ع) روايت كرده: ان السماء بكت علي الحسين اربعين صباحا بالدم، و الارض بكت عليه اربعين صباحا بالسواد، و الشمس بكت عليه اربعين صباحا بالكسوف و الحمرة و الملائكة بكت عليه اربعين صباحا و ما اختضبت امرأة منا و لا ادهنت و لا اكتحلت و لا رجلت حتي اتانا رأس عبيدالله بن زياد و مازلنا في عبرة من بعده.

«يعني آسمان چهل روز بر حسين خون گريه كرد و زمين چهل روز بر حسين گريه كرد با تيره شدنش، خورشيد چهل روز گريه كرد با خسوف و سرخي، فرشتگان چهل روز بر او گريه كردند، هيچ زني از ما آرايش نكرد تا آن كه سر عبيدالله زياد را آوردند، ما در اين مدت سرگرم گريه بوديم.

(مقتل مقرم ص 460 - بحار ج 101 ص 329.(

اين روايت مي گويد: همه موجودات و عوالم هستي بر حسين گريه كردند بنابراين سزاوار است هر سال در اربعين و سالگرد شهادتش اقامه عزا شود تا مكتب و مرام حسيني احياء گردد چنانكه مسلمين انجام مي دهند بحمد الله.